۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

در میان غریبه ها (ادورادو پونتی) - 2002


داستان فیلم شامل سه اپیزود از زندگی سه زن در سنین مختلف است که در برابر یک بحران روحی قرار می گیرند و به ناگاه تصمیم هایی در زندگی می گیرند که مسیر زندگی آنها را به نوعی تغییر می دهد. الیویا با همسر خود که معلول است زندگی می کند، اوآنچه را خواب می بیند، نقاشی می کند. کاترین یک نوازده ویولن که دختر و همسر خود را ترک کرده است و در جستجوی پدر خود که پس از بیست و اندی سالا از زندان آزاد شده است، می گردد. ناتالیا یک عکاس خبرنگار که اثر جدید او روی جلد مجله تایم چاپ شده است و برای او موفقیتی بزرگ محسوب می شود. این اثر، تصویر کودکی است در روستایی در آنگولا که مورد حمله قرار گرفته است. ناتالی همراه پدر خود که مشوق سرسخت او در حرفه عکاسی است، زندگی می کند. فیلم، حکایت سه راز از گذشته دور و نزدیک این سه زن است که آنها را به نوعی در بحرانی روحی قرار می دهد و آنها تلاش می کنند که برای رهایی از این شرایط خردکننده، تصمیم برگی در زندگی بگیرند و به رستگاری برسند ...

فیلم ساخته ادورادو پونتی، پسر کارلو پونتی و سوفیا لورن است. کارلو پونتی یکی از تهیه کنندگان بزرگ سینمای ایتالیا که آثار غول های سینمای جهان چون ژان لوک گدار، آنتونیونی، شابرول، فلینی و دسیکا را تهیه کرده است. او که سوفیا لورن را از نوجوانی کشف کرده بود، با او ازدواج کرد و او را به اوج شهرت رساند. حال ادورادو پونتی برای ایفای نقش الیویا از مادر خود استفاده نموده است و سوفیا لورن یکی از بازی های چشمگیر خود را در اوج پیری ایفا نموده است. پونتی برای ایفای نقش سه شخصیت اصلی زن خود، علاوه بر سوفیا لورن از بازیگران مطرح جهان همچون دبورا آنگر کار در نقش کاترین و میرا سوروینو در نقش ناتالیا استفاده نموده است. در حقیقت یکی از نقاط قوت فیلم که حتی ضعف های آن را به نوعی پوشانده است، بازی خوب یازیگران فیلم است که اکثرا از بازیگران مطرح اروپا و آمریکا چون ژرار دپاردیو، پیت پوستلسویت، ملکولم مک داول (هنرپیشه فیلم پرتقال کوکی) می باشند. پونتی به خوبی توانسته است این بازیگران را کنار هم گرد آورد وهر کدام را در نقش متناسب استفاده کرده و بازی خوبی از آنها بگیرد. از طرفی می توان به موسیقی زیبای فیلم ساخته زبیگنف پرایزنر، سازنده موسیقی فیلم های کیشلفسکی، اشاره کرد.

فیلم، داستان پر پیچ و خمی ندارد و در حقیقت فیلم شخصیت است. ساختار فیلم به صورت سه اپیزود است که به صورت موازی روایت می شود. اپیزودها ارتباط چندانی با هم ندارند، تنها موقعیتی که سه زن فیلم در آن گرفتار آمده اند، به هم شباهت دارد. البته گویا این سه شخصیت در یک منطقه فیزیکی زندگی می کنند و دوربین گهگاه، از تعقیب یکی از زنها دست برداشته و بدون هیچ کات، زن دیگر فیلم را که در دید دوربین قرار می گیرد، دنبال می کند.

با اینکه کارگردان مرد است، اما فیلم، فیلمی زنانه است. گر چه مردان فیلم، شخصیت های یک بعدی و منفی ای که زنان را در تنگنا قرار داده اند، نیستند، اما در دنیای مردانه خود قادر به درک شرایط و احساسات آنها نمی باشند. شوهر اولیویا، داشتن رویا را مسخره می داند، پدر کاترین او را نیز همانند مادرش، کله شق می داند و پدر ناتالیا از خردسالی به جای اسباب بازی به او دوربین عکاسی هدیه داده است و تنها به موقعیت حرفه ای او می اندیشد. اما به ناگاه زنان فیلم، با رجوع به گذشته، خود را در شرایطی که به هیچ عنوان مطلوب آنها نبوده است، گرفتار می یابند و تصمیم به تغییر شرایط می گیرند و تلاش می کنند که تصمیمات بزرگی در زندگی خود بگیرند...

7/10

هیچ نظری موجود نیست: