۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

جِریکو (کریستیَن پِتزولد) - 2008


توماس جوانی کم حرف و عبوس است که به دلیل اخراج از خدمت در افغانستان، به زادگاه خود باز می گردد. پس از یک سری اتفاقات مقدماتی، داستان اصلی فیلم شکل می گیرد. توماس که در یک مزرعه خیار کار برداشت محصول را انجام می دهد، در راه بازگشت به فردی به نام علی، یک سرمایه دار ترک موفق برمی خورد. علی یک سری فروشگاههای زنجیره ای دارد و با همسر خود به نام لارا زندگی می کند. شانس در خانه توماس را می زند و علی از توماس می خواهد که کار رانندگی برای او را جهت تحویل کالاهای فروشگاهها در ازای پول خوبی انجام دهد. توماس، فرد ناشناس است که وارد زندگی علی، مرد ثروتمند و همسر زیبایش، لارا می شود، بارقه شهوت میان توماس و لارا برافروحته می شود و داستانی همانند "پستچی همیشه دو بار زنگ می زند" شکل می گیرد، البته در آلمان مدرن و در شهرکوچکی به نام "جریکو"، با حال و هوایی تازه و پایانی بدیع و متفاوت ...


کریستین پتزولد یکی از مشهورترین فیلمسازان موج نوی سینمای آلمان موسوم به مکتب برلین است. مکتب برلین به گروهی از کارگردانان آلمانی اطلاق می شود که غالبا فارغ التحصیل مدرسه فیلم برلین هستند و گر چه خود آنان مانیفست خاصی را برای خود تعیین نکرده اند، اما از دیدگاه منتقدان اروپایی زبان مشترکی میان آثار آنها وجود دارد. فیلمسازان این مکتب اصولا به زندگی روزمره طبقه متوسط آلمان پس از سقوط دیوار برلین می پردازند و آثار آنان از ساختاری ساده که واقعیت را به صورت بی آلایشی به تصویر می کشد، برخوردار است. دیالوگها در آثار این فیلمسازان بسیار کم است، موسیقی به ندرت استفاده می شود، نماهای دوربین طولانی و قابهای فیلم بسیار زیبا و هنرمندانه است. این فیلمسازان بیشتر تمایل دارند که با زبان تصویر پیام خود را منتقل کنند و نه از طریق دیالوگ، همچنین گر چه آثار آنان واقع گراست، اما اشاره مستقیم به مسائل سیاسی و اجتماعی وجود ندارد، از این رو تماشاگر آثار آنها باید به دقت ببیند و گوش کند تا بتواند فیلم را برای خود تجزیه و تحلیل کند. از فیلمسازان دیگر این مکتب می توان به توماس ارسَلان و آنگلا شانِلِک نام برد.

پتزولد اولین علاقه خود به سینما را پس ازخواندن کتاب "هیچکاک به روایت تروفو" می داند و پس از آن است که حدود چهل و یک فیلم هیچکاک را در سینماتِک موزه لودویگ در کلن می بیند. پتزولد پس از آن به برلین می رود و قبل از روی آوردن به فیلمسازی، به تحصیل در ادبیات می پردازد. او در این مورد می گوید : "وقتی که برای تحصیل ادبیات به برلین رفتم می دانستم که در نهایت به سمت سینما خواهم رفت. اما ادبیات این توانایی را داشت که جهان را برای من پیچیده سازد، که من بسیار دوست داشتم. ادبیات جهان را برای من به صورتی نشان می داد که از نظاره در آن لذت می بردم. همچنین احساس می کردم که نمی توان بدون دانستن چیزی در مورد زندگی، یک فیلم خوب ساخت."

پتزولد در سال 1992 شروع به ساخت فیلم برای تلویزیون کرد و پس از ساخت چند فیلم موفق در تلویزیون آلمان، اولین فیلم بلند سینمایی خود به نام "وضعیتی که در آن قرار دارم" را کارگردانی کرد. فیلم در جشنواره های محلی از جمله در جشنواره فیلم آلمان خوش درخشید و از سوی منتقدان انجمن فیلم آلمان به عنوان بهترین فیلم سال معرفی گردید. این فیلم به همراه دو فیلم "ارواح" و "یِلا" که به "سه گانه روح" معروف می باشند با استقبال منتقدان اروپایی و جشنواره های مختلف از جمله جشنواره برلین مواجه شدند و نام پتزولد را به عنوان کارگردانی صاحب سبک در اروپا ثبت نمودند.

آخرین اثر پتزولد "جریکو" اقتباسی اروپایی و مدرن از رمان جیمز ام کین "پستچی همیشه دو بار زنگ می زند" می باشد که در این فیلم نیز دغدغه های پتزولد در مورد جامعه آلمان به چشم می خورد. هنرپیشه ثابت اکثر فیلمهای پتزولد، نینا هاس به همراه بِنو فورمن نیز در این فیلم ایفای نقش می کنند. فیلم علاوه بر درخشش در جشنواره های محلی، نامزد شیر طلایی جشنواره ونیز شد و همانند "یلا" با استقبال منتقدان در خارج از اروپا نیز روبرو گردید. پتزولد راجع به ایده ساخت فیلم می گوید : "در سالهای اخیر من غالبا ساختارهای کلاسیک را بکار برده ام. این روش رابطه با تئاتر دارد. من درامها و تراژدیهای باستانی را دوست دارم و دوست دارم ببینم که چگونه آنها با دنیای مدرن انطباق پیدا می کنند. و از خودم می پرسم در تاریخ سینمای امریکا کجا می توان مبارزه طبقاتی را پیدا نمود؟ چرا که فیلمهای امریکایی کار را نمایش نمی دهند، نه کارخانه ای و نه مبارزه طبقاتی، و یکی از دوستانم، همکار فیلمنامه نویس من، گفت که مبارزه طبقاتی را می توانی در رمان جیمز ام کین 'پستچی همیشه دوبار زنگ می زند' پیدا کنی. این مبارزه طبقاتی از نوع امریکایی آن است و بنابراین رمان را دوباره خواندم و گفتم که باید آن رمان را در دنیای مدرن آلمان غربی بسازم."



فیلم توسط منتقدان مشهوری چون ای او اسکات در نیویورک تایمز، ملیسا اندرسون در ویلِج وُویس و دِرِک اِلی در وِرایتی مورد تحسین قرار گرفته است. در این بخش به قسمت هایی از نقد جالبی که در دِدیترویتر (thedetroiter) توسط نیکول روپِرزبِرگ نوشته شده است، اشاره می شود.

"در تمام فیلم، پول یک نیروی انگیزشی و سرچشمه تباهی است. توماس بدون هیچ شغلی و بدون هیچ پول و کاری به شهر می آید و به خاطر پولی که علی به او می پردازد، وابسته او می شود. لارا نیز از زمانی که با علی ازدواج کرد و او بدهی های قابل توجه اش را به عهده گرفت، وابسته علی و پولش است. علی نیز به همین ترتیب، دایما مراقب آدمهایی است که در کار و کسب به او خیانت می کنند، و به همه فوت و فن های آنها آشناست و همچنین فوت و فن های خرده دیگری را همچون چگونه در هنگام تحویل بنزین کمتری مصرف کرد، به خوبی می داند. گر چه تعداد رُل های فیلم بسیار معدود است، در حقیقت سه شخصیت اصلی دارد، پول رُل چهارم خاموشی را در قصه دارد. پول در اینجا به چیزی ورای حرص اشاره می کند، پول اینجا وعده استقلال و رهایی از وابستگی است، یک شروع تازه، سرچشمه خیانت است، عملی از روی نومیدی، خواسته تمام عمر است. اینان شخصیتهایی که برای دستیابی به ثروت، سرقت از بانک می کنند، نیستند، آنها نیاز دارند و می خواهند و در آرزوی آن هستند، و آنها پول را وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود تصور می کنند. آنها در یک اقتصاد پسا فوردی (Post-Foridan) زندگی می کنند، که در تمامی زندگیشان یوده است و در یک سیاست هنوز سوسیالیستی، و آنها هنوزبه درستی نمی دانند که چگونه خود را وفق دهند. علی، تنها شخصیت متولد خارج از کشور، تنها شخصی است که خود را به درستی وفق داده و ادامه می دهد."

"جریکو بسیار شبیه یک فیلم نُوار است، بسیار خاموش و مینیمالیست. تنها سه شخصیت اصلی وجود دارد، صحنه پردازی ها محدودند، موسیقی استفاده شده بسیار کمینه است و دیالوگها هم بسیار اندک و با فواصل طولانی. بیشتر ارتباط فیلم با مخاطب بدون کلام است، مخاطب را وادار می کند که افکار و کُنِش ها و انگیزه های آنها را برای خود رمزگشایی کند. این روش ممکن است مخاطب را بیازارد، این گونه که به صورت احساسی از شخصیت ها جدا نگه داشته می شود و یا حتی به صورت دانسته با مخاطب کاری می کند که قادر به درک شخصیتها نیست، ولی چنین تحلیلی آن احساسات طبیعی انسانی ساده و در عین حال پرحرارت را که نیروی محرکه فیلم است، از بنیان از هم می پاشد. کارگردان پتزولد قصد ندارد که تحلیلتان از فیلم را به راحتی در اختیارتان بگذارد، او قصد دارد که شما خودتان اقدام کنید و دریابید، ولی او هر آنچه که برای این دریافت لازم دارید در اختیارتان قرار می دهد."

"جریکو تازه ترین اثر پتزولد است، اثری نافذ و زیرکانه که پس از اثر تحسین شده جهانی خود 'یلا'، ارائه داده است. پتزولد از سوی بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از فلیمسازان بسیار مستعد جهانی که کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است، نام برده می شود، آثار او جذابیت ویژه ای دارد که برای محافل هنری بسیار مناسب تر است تا مخاطبان عام. هر دو بازیگر اصلی، فورمن و هاس فرصت همکاری با او در چند فیلم را داشته اند، و با دیدن بازی مهار شده ولی مملو از احساس آنها، به نظر واضح می آید که این کارگردان فیلم است که می تواند آن نوع بازی ای که فیلمنامه ایجاب می کند از بازیگران خود بگیرد، و آنها نیز با کمال اشتیاق آن نقش را ایفا نموده اند. به عنوان یک فیلم، 'جریکو' مهار شده و کنترل شده است، تنها آنچه که لازم است را نمایش می دهد و با ریتمی با دقت طراحی شده. شخصیتها بی وقفه در جستجوی چیزی هستند، در جستجوی استقلال، در جستجوی خانه، در جستجوی زندگی. فیلم به صورت زیرکانه ای قصه ای جنایی را که از آن التهابش تهی می شود و با چیزی بسیار پیچیده تر جایگزین می شود، به صورت متوازنی با تغییرالگویی بنیادی در اقتصاد جهانی روایت می کند، 'جریکو' در واقع مملو از شگفتی است."



مفاهیمی چون طبقه متوسط، کاپیتالیسم، سوسیالیسم، پول، تضادهای زندگی روزمره، شخصیتهایی که در اوضاع اجتماعی و سیاسی پیرامون خود برای رسیدن به استقلال تلاش می کنند ولی به نتیجه نمی رسند، تم ثابت اکثر فیلمهای پتزولد است. البته چنان که اشاره شد کارگردان دغدغه های خود را به صورت مستقیم و شعاری در فیلم به خورد بیننده خود نمی دهد، تمامی این دغدغه ها به صورت زیرکانه ای در دل داستان و با فرمی هنری (که در نقد نیکول روپرزبرگ به آن اشاره شد) بیان می شود. پایان داستان در فیلمهای پتزولد همیشه غافلگیر کننده است و مخاطب را وادار به تفکر می کند که فیلم و نشانه ها و شخصیت های کم حرف و مرموز فیلم را برای خود حلاجی کند. در هر صورت دیدن فیلم های این کاگردان آلمانی برای بیننده علاقه مند به سینما تجربه جالبی خواهد بود ...

8.5/10

۲ نظر:

sina گفت...

اقا این فیلم رو دوست داشتم و تازگی ها خیلی به این سبک علاقه مند شدم و بازهم خوشحالم که این جا می شه نمونه هایی از سینمایی که دوست دارم رو پیدا کنم ...

ازل گفت...

دوست عزيز ممنون از معرفي تون ولي از كجا ميشه اين فيلم رو تهيه كرد....؟؟؟؟؟؟