هکتور همراه همسر خود به خانه جدیدش نقل مکان می کند. در یک بعد از ظهر، هکتور که با دوربین اطراف خانه را دید می زند، دختری هراسان را در بین درختان می بیند. هکتور کنجکاوانه به سمت دختر در جنگل می رود و دختر برهنه ای را می بیند که به سنگی تکیه داده است و گویا مشکلی برایش پیش آمده است. از اینجا شرایط برای هکتور بسیار پیچیده می شود، سر و کله مردی که باندی صورتی صورتش را پوشانده است، پیدا می شود و هکتور نیز به درون یک ماشین زمان هدایت می شود. هکتور سعی دارد شرایط پیچیده ای را که برایش در گذشته رقم خورده است، تغییر دهد اما گویا گذشته به سادگی قابل تغییر نیست ...
سفر در زمان، سوژه جالبی برای فیلم های علمی تخیلی در سینما می باشد که هواداران پر و پا قرص خود را دارد. حال این سفر، گاه به گذشته رخ می دهد و گاه به آینده. بیشتر این گونه آثار در ژانر علمی تخیلی می باشند، از این رو معمولا جزو آثار پر خرج سینما می باشند و جلوه های ویژه در این آثار نمود بارزی دارد.نقطه ضعف این گونه آثار، فیلمنامه ضعیف آنها می باشد و سازندگان این آثار سعی می کنند که این نقطه ضعف را در لابلای جلوه های ویژه پنهان نمایند. از نمونه های برجسته این گونه آثار، می توان به سری "بازگشت به آینده" ساخته رابرت زمکیس اشاره نمود.
فیلم "جرایم زمانی" نیز فیلمی است درباره سفر در زمان. اما بر خلاف آثار مشابه، فیلمی است جمع و جور، بدون هیچ گونه جلوه های ویژه چشمگیر و با تعداد شخصیت های معدود که به تعداد انگشتان یک دست می باشد. فیلم ساخته کارگردان تازه کار اسپانیایی ناچو ویگالوندو است که مورد تحسین جشنواره های مختلف قرار گرفت. ویگالوندو در سال 2003 با ساخت فیلم کوتاه "7:35 صبح" نامزد بهترین فیلم کوتاه در مراسم اسکار شد. او پس از ساخت چند فیلم کوتاه دیگر، در سال 2007 با ساخت فیلم "جرایم زمانی"، استعداد خود را در ساخت فیلم بلند نیز به اثبات رساند و نوید ظهور فیلمسازی صاحب ذوق را داد. فیلم در جشنواره ساندنس مورد توجه سینماگران آمریکایی قرار گرفت، طوری که قرار شد فیلم در آمریکا یازسازی شود و گویا دیوید کراننبرگ فیلمساز مشهور، برای بازسازی این فیلم انتخاب شده است. طبیعتا این ایده بکر در دست کارگردانی چون کراننبرگ، به یک بازسازی آبرومند منجر می شود.
در مورد فیلم باید گفت که نقطه قوت آن، فیلمنامه هوشمندانه آن است که با استفاده از شخصیت های معدود و لوکیشن های ساده، داستانی به شدت سرگرم کننده و در عین حال پیچیده را روایت می کند، طوری که ذهن و فکر بیننده را به شدت به چالش می کشد تا اتفاقات فیلم را برای خود سر هم کند. کاگردان با مهارت توانسه است ژانر علمی تخیلی را با ژانر ترسناک، تریلر و کمدی سیاه ترکیب کند و آمیزه ای از دلهره، سرگرمی، خشونت و برهنگی را در یک فیلم با سوژه سفر در زمان به خوبی به تصویر بکشد.
نکته ای که در هنگام تماشای این فیلم باید در نظر داشت، دقت در جزئیاتی است که نمایش داده می شود، چون همین جزئیات در فیلم نقش اساسی در سفر چند باره قهرمان فیلم به گذشته دارد. در پایان فیلم شاید این پرسش ذهن تماشاچی فیلم را قلقلک می دهد که اگر واقعا سفر به گذشته امکان پذیر بود انسانها چه می کردند؟ و آیا چیزی به نام سرنوشت معنایی داشت؟
8/10